ریسک پذیری معقولنه را در کار وزندگی، سرلوحه قرار دهید.

ویرگیل

ʼبخت و اقبال به کسانی روی می آوردکه، ریسک می کنندʻ

مفهوم ریسک کردن

ریسک کردن یعنی سست کردن پایه های عقاید محکمی که از قبل راجع دانسته ها و یقین های خود داشته ایم و رفتن به دنبال چیزی کامالً نا مطمئن. ریسک کردن هسته تمام ارزش های حیات است. بدون ریسک کردن کسی نمی تواند، به عشق واقعی برسد و یا از قدرت دوری کند

  • برای کسب شهرت و شخصیت اقدام کنید. کسی که ریسک می کند و رشد می کند، دیگر دیدی را که نسبت به گذشته به خود داشته، از دست می دهد.

ریسک کردن مثل رشد کردن است. به مرحله ای می رسید که باید باورهای دروغین را کنار بگذارید. باید تسلیم نشوید تبعیت نکنید، سرمایه تان را به راه غلط نبرید و از وابستگی های سطحی خود را کنار بکشید و عادت های مخربتان را ترک کنید.

ترس از دست دادن امنیت خاطر، حاصل باورهای دورغین و عادت دیرینه، باعث سلب قدرت ریسک کردن می شود.

اگر ریسک نکنید ریسک خودش سراغ شما می آید.

از آنجایی که ریسک کردن،رشد و پیشرفت به دنبال دارد، کسی که از زیر ریسک شانه خالی می کند هم چنان با صفاتی از قبیل بچگانه ،ترسو و غیر قابل اعتماد باقی خواهند ماند و کسی که از ریسک می ترسد، در کار و تجربه کمتر رشد و پیشرفت می بیند

گنج قارون در زندگی و کار

معایب ریسک نکردن

  • +اگر نتوانید ریسک کنید، نمی توانید رشد کنید.
  • +اگر نتوانید رشد کنید، نمی توانید بهترین باشید.
  • +اگر نتوانید بهترین باشید، نمی توانید شاد باشید.
  • +اگر نتوانید شاد باشید، پس چه چیز دیگری مهم است

برای ریسک کردن بهترین راه این است که نسبت به ترس هایتان آگاه باشید.گویی این که ریسک کردن ترس دارد

هرگز هیچ ریسک ارزشمندی بدون ضرر ممکن نیست. یا ریسک را انجام بده یا بمیر. بسیاری از ریسک ها منجر به شکست می شود، چون به موقع انجام نشده است.

اگر شما از کسانی هستید که یک زندگی راحت برای خودتان ترتیب داده اید که سرتاسر آن آرام است و تهی از ریسک باشد در واقع بهشتی دروغین برای خود ساخته اید. و اشخاصی که ترس خود را مخفی می کنند به مرور تبدیل به یک آدم راکد و بی روح می شوند.

برخی به ریسک کردن معتاد هستند چون لازمه  آن رویارویی با ترس و وحشت و دست و پنجه نرم کردن با مخاطرات است. در واقع با این کار نیروی خود را تحلیل می برند و اشتباهشان این است که به جای داشتن هدف در ریسکشان، ریسک های غیر ضروری و احساسی دارند.

هر جای زندگی را نگاه می کنید نا همواری هایی را می بینید که برای رفع آن ریسک باید صورت گیرد که هیچ وقت برای انجام ریسک دیر نیست. زندگی شما باید ایده آل باشد و ریسک می تواند شما را به این ایده آل برساند.

انواع ریسک

همه در طول حیاتشان، از سه مورد نوع ریسک ذیل، می ترسند

  1. 1ترس از دست دادن عشق
  2. 2ترس از بر بادر فتن حیثیت و آبرو
  3. 3ترس از گسستن مهار کنترل شخصی

قانون -12 ریسک پذیری معقوالنه را در کار وزندگی خود، سرلوحه خود قرار دهید.

اشخاص به دو دلیل می ترسند که باالترین حد تالششان را بنمایند. به دو دلیل کامالً متضاد.

آنان هم از شکست می ترسند و هم از پیروزی.

توصیه های در باب قوانین ریسک

  1. 1در کارهای که خودتان، تخصص وسررشته ندارید، وارد نشوید، مگر در خصوص رعایت شرایط خاصی معموالًا روی توانایی دیگران حساب نکنید چرا که غالباً افراد منافع شخصی خود را در نظر می گیرد و کمتر دیده شده که دیگران به فکر منافع شما باشند.
  2. 2از رها کردن شغل خود نهراسید، غالب انسان های موفق 17 شغل را عوض کرده اند تا به شغل دلخواه خود، دست یافته اند.
  3. 3از درآمد، به صورت حقوق ثابت و آب باریکه دست بردارید و ریسک کنید، البته جوانب احتیاط را رعایت کنید.
  4. 4دزدان و حقه بازان آماده فرصت اند تا از هر وقفه یا نقطه کوری در زندگی شماست به نفع خود استفاده کنند.پس چشم بسته به کسی اطمینان نکنید.
  5. 5برای اشخاص وابسته ریسک کردن و دست کشیدن از عادات معمول و قدیمی کار سختی است، این عادت صور مختلفی دارد. مثل ترک یک خانه قدیمی، رها کردن شغل سابق، ترک کردن دوستان قدیمی. لطفاً در ترک افراد و شخصیت های نامناسب چه دوست باشد چه شریک زندگی باشد درنگ نکنید و صد درصد ریسک کنید به امید تغییر رفتار او نباشید و این تغییر ممکن نیست مگر با تغییر ده درصد شخصیت خودتان. موقع ریسک کردن در مورد یک مسأله عاطفی، شخص ریسک کننده نباید نسبت به طرف مقابل احساس مالکیت کند، باید به طرف اجازه دهد که آزادانه رفتار کند و خودش هم آزاد باشد. فقط در این صورت است که می توان به کامیابی در عشق امید داشت.
  6. اجازه ندهید کسی به جای شما، ریسک کند و در واقع سرنوشت خود را در کف او قرار ندهید.
  7. 7هنگام ریسک کردن دچار دلهره و اضطراب نشوید، و این اضطراب شما را به صورت شوخی در می آورد، ریسک کار ساده ای نیست که با شمارش یک دو سه حل شود، باید صبور باشید و پشتکارداشته باشید.
  8. محمد علی کلی

ʼمردم از روبه رو شدن با چالش ها می هراسند و این از عدم اطمینان آن ها است، اما من خودم را باور دارمʻ

گنج قارون در زندگی و کار

  1. 8برای ابراز وجود، و پز دادن به دیگران، ریسک نکنید.
  2. 9اگر نقشه تان هم درست باشد باید انتظار نتیجه منفی را داشته باشید و بدون این که دست پاچه شوید آماده پذیرش آن باشید، روی بردتان صد در صد حساب نکنید

ʼپیکاسو من همواره کارهایی را انجام می دهم که مطمئن نیستم، بتوانم انجام دهم، به همین خاطر موفق به انجام آن می شومʻ

1 010الزاماً برای اجرای ریسک، برنامه ریزی کنید و نقشه بکشید، اما انعطاف پذیر هم باشید.

1 111قبل از اقدام به ریسک خود را نسبت به انجام آن متعهد کنید. از قله کوه به ته دره نگاه نکنید که ببینید چند متر عمق دارد و سپس به دنبال بهانه ای باشید تا از انجام آن منصرف شوید. تأخیر در لحظه پرش خطرناک است.

ʼمارتین لوتر کینگ به تمام پله ها نگاه نکنید، فقط به پله اول نگاه کنید و سپس پله به پله برویدʻ

1 212با تمام وجود تلاش کنید، فقط سعی و تلاش، در هنگام ریسک کافی نیست.

1 313باید موقعیت شناس باشید و بدانید کدام موقع اقدام نکنید و کدام موقع بدون فوت وقت عمل کنید.

1 414حتماً سؤال کنید.بهتر است با سؤال پرسیدن،آدم احمق جلوه کند، اما مرتکب اشتباه بزرگی نشود.

1 515ترس راهنمای سلامت شماست. اگر می ترسید تظاهر نکنید و نگویید از همه چیز اطمینان دارید چرا که مانند توجه نکردن به آژیر خطر آتش سوزی است.،به هیچ وجه نسبت به مشکالت بی توجهی نکنید.

1 616قبل از انجام ریسک تمام موارد منفی را در نظر بگیرید و همه چیز را سبک و سنگین کنید، سپس قاطعانه عمل کنید.

1 717باید ریسک را با هدف و منظور مشخص انجام دهید و این را بدانید به طور حتم و یقین امکان ضرر وجود دارد. ترس مانند بقیه احساس ها قصدی دارد و قصد آن این است که شما از آسیب و گزند ضرر و زیانی که تهدیدتان می کند محافظت می نماید.

قانون -12 ریسک پذیری معقولانه را در کار وزندگی خود، سرلوحه  قرار دهید قبول نداشته باشید ناگزیرید نیرویی که شما را تهدید می کند دست کم بگیرید و این شما را در بدترین شرایط ممکن قرار می دهد. قطعاً خطر در هر ریسکی وجود دارد، پس ترس ریسک را بپذیرید.

یکی از راههای جنگیدن با ترس این است:

بدترین شکل ممکن را در نظر بگیرید. اگر ترس را باور کنید و آن را بپذیرید، این به این معنی می باشد که درک احساسات، حتی ترس قدرت است ریسک پذیرفتن ترس در افراد مختلف فرق دارد، بعضی افراد سعی می کنند ترسشان را نشان ندهند چون نمی خواهند دیگران بفهمند آنان ضعیف هستند برخی بر خلاف این عمل می کنند

1 818آغاز عملیات و اجرای نقشه یک ریسک، از مشکل ترین مراحل ریسک است.

1 919دشوارترین کار در زندگی ارزشیابی یک ریسک است. این که تصمیم بگیرید آن را انجام بدهید یا ندهید بستگی به شدت عالقه شما دارد و هیچ کسی جز خودتان نمی تواند ریسک مورد نظرتان را ارزیابی کند.

2 020برداشتن قدم دوم در ریسک یعنی تصمیم به ریسک کردن سخت است و قبل از آن می بایست تشخیص دهید آیا نیاز به ریسک کردن هست یا نه. اگر خواهان یک زندگی خوب و عالی هستید، تنها راهش این است که از فرصت ها استفاده کنید. ریسک کردن بدون هدف مشخص ممکن نیست.

2 121نه گفتن را یاد بگیرید. اگر می خواهید جزء بهترین ها باشید باید به هر چیزی که کوچک تان می کند و باعث کسر شأنتان می شود و روی دیدی که روی خودتان دارید تأثیر می گذارد بگویید نه.یاد بگیرید که به جا و به موقع نه بگویید. این قیمتی ترین نکته ای است که باید آن را یاد بگیرید و در طول زندگی به کار بگیریدگاهی نه گفتن حق مسلم شماست که از خودتان، احساساتتان ،اموالتان ،افکار و عقایدتان دفاع می کند. نباید حق تقدم رابه هیچ کس دیگر بدهید. حق تقدم با خودتان است. گاهی باید فراتر از نه گفتن به دیگری بگویید.

انواع و اقسام ریسک ها:

1- ریسک یک زندگی بهتر

2-ریسک کنترلی

3-ریسک در ارتباطات دوستانه

4-ریسک آزادی در جهت خود بودن یا ریسک آزادی درجهت رشد و تکامل

5-ریسک شناخت دیگران

6-ریسک در معرض دید بودن

7-ریسک صمیمی شدن

8-ریسک لذت باز بودن

9-ریسک سهیم شدن و نزدیک شدن با کسی

10-ریسک در مورد جدایی

11-ریسک تغییر و تحول

12-ریسک تغییر عادت بد

13- ریسک دفاع از حق و حقوق خود

14-ریسک انجام دادن کار به تنهایی

15-ریسک سؤال کردن کسانی که از سؤال کردن می ترسند، از این می ترسند که دیگران فکر کنند آنان نادانند.

16- ریسک پذیرفتن شکست

17-ریسک خود بودن و واقعی بودن

18-ریسک ابراز خشم و غضب

19-ریسک پذیرفتن ناراحتی های ناشی از ریسک.

اگر خود را باز کردید و از زندگی خود برای دیگران گفتید ممکن است آنان گفته های شما را دست کاری و تحریف کنند و از آن به نفع خود استفاده کنند و بتوانند شما را تحت کنترل خود در آورند.

در راه اندازی یک کسب وکار و ایجاد برند موارد ذیل را رعایت کنید:

الف- آیا علم واطالع کافی از آن حرفه وکسب وکار را دارید، منابع را از چه محلی می توانید ارزان تر تأمین کنید و..

ب- آیا آن شغل بازار کاردارد، و باید با چه اشخاصی رقابت کنید

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *